ملو بوک
0

معرفی و بررسی کتاب بوف کور معروف ترین اثر صادق هدایت

بوف کور
بازدید 771

بوف کور مشهورترین اثر صاد هدایت است. صادق هدایت نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی بود. او رمان بوف کور را در سال 1315 هنگامی که به هندوستان سفر کرده بود نوشت. هدایت 50 نسخه از آن را برای دوستان خود فرستاد.

بوف کور یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های ایرانی است که شما با خواندن آن با حجم عظیمی از نمادها و جریانات فکری نیز آشنا می‌شوید.

در این بخش از ملوبوک به معرفی این رمان پرطرفدار ایرانی پرداخته‌ایم.

داستان کتاب بوف کور

ماجری این رمان در دو بخش روایت می‌شود.

بخش اول

شخصیت اصلی داستان ساکن خانه‌ای در بیرون خندق در شهر ری است. او حرفه نقاشی روی قلمدان را اختیار کرده‌ است و به طرز مرموزی همیشه نقشی یکسان بر روی قلمدان نیز می‌‌کشد. این نقاشی عبارت است از: دختری در لباس سیاه که شاخه‌‌ گل نیلوفر آبی به پیرمردی که به حالت جوکیان هند چمباتمه زده و زیر درخت سروی نشسته‌ است هدیه می‌‌دهد. میان آن دختر و پیرمرد جوی آبی وجود دارد.

داستان کتاب اما، از اینجا آغاز می‌‌شود که روزی راوی از سوراخ رف پستوی خانه‌اش که گویا اصلاً چنین سوراخی وجود نداشته‌ است؛ منظره‌ای را که همواره نقاشی می‌کرده‌ است می‌بیند. او مفتون نگاه دختر می‌شود و زندگی‌اش به طرز وحشتناکی دگرگون می‌گردد تا اینکه مغرب‌ هنگامی دختر را نشسته در کنار در خانه‌اش می‌یابد.

بخش دوم

از اینجا به بعد راوی مشغول نوشتن و شرح ماجرا برای سایه‌اش می‌شود که شکل جغد است. راوی در اینجا شخص جوان ولی بیماری است. او در تمام طول بخش دوم رمان به تقابل خود و رجاله‌ها اشاره می‌کند و از آنها نیز ابراز تنفر می‌کند. او معتقد است که دنیای بیرونی دنیای رجاله‌هاست.

درباره نویسنده

صادق هدایت متولد 28 بهمن 1281 بود و در تاریخ 19 فروردین 1330 درگذشت. وی نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی بود و یکی از پدران داستان‌نویسی نوین یرانی بود.

بسیاری از پژوهشگران،رمان بوف کور او را مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس در ۴۸ سالگی خودکشی کرد.

محتوای کتاب

کتاب بوف کور معروف‌ترین اثر صادق هدایت، نویسنده و همچنین روشنفکر ایرانی است. این نویسنده بوف کور را در سال 1315 هنگامی که به هندوستان سفر کرده بود، نوشت و 50 نسخه از آن را برای دوستان خود فرستاد.

رمان بوف کور به زبان فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است. این کتاب یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های ایرانی نیز است که شما با خواندن آن با حجم عظیمی از نمادها و همچنین جریانات فکری آشنا خواهید شد.

کتاب بوف کور با جملاتی آغاز می‌شود که در همان ابتدا مخاطب را متوجه این موضوع می‌کند که با یک کتاب عادی روبه‌رو نیست.

ادامه

جملات ابتدایی این رمان یکی از شناخته‌ شده‌ترین و معروف‌ترین مقدمه‌هایی است که تقریبا هرکسی می‌داند از کتاب بوف کور نقل شده است:

در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.
این دردها را نمیشود بکسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند – زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است – ولی افسوس که تاثیر اینگونه داروها موقت است و بجای تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.
آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه روح که در حالت اغماء و برزخ بین خواب و بیداری جلوه می‌کند کسی پی خواهد برد؟

درباره بوف کور

درخصوص اینکه بوف کور یک رمان عمیق و مفهومی است که در سراسر داستان آن نمادهای مختلفی به کار گرفته شده است.

اما واکنش‌های افراد درخصوص این رمان متفاوت است. در اکثر آثار صادق هدایت مسائلی چون مرگ اندیشی، انتقاد از جامعه و نفی خرافه پرستی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

پس تعجب‌آور نیست که در بوف کور از مرگ صحبت کند و همین فضای تاریک و غم‌بار موجب شده است که عده‌ای نتوانند با این رمان ارتباط بگیرند.

اما از سوی دیگر افرادی نیز هستند که از نوشته‌های صادق هدایت لذت برده و آن‌ها را بارها و بارها مطالعه کنند.

اما در حقیقت فرد کتابخوانی که بدنبال کسب تجربیات متفاوت است و علاقه‌مند است دنیا را از زوایای دید نویسنده‌های مختلفی ببیند، حتما باید به سراغ آثار صادق هدایت و بوف کور برود.

احساسی که مخاطب پس از مطالعه رمان بوف کور به دست می‌آورد یک احساسی متفاوت و درجه یک است که کمتر کتابی در بین رمان‌های ایرانی، می‌تواند آن را برای شما ترسیم کند.

جهان بینی این نویسنده در بوف کور به اوج خود می‌رسد و هر فرد علاقه‌مندی را شگفت زده می‌کند. باید گفت که نوشتن درباره رمان بوف کور کار دشواری است و هرکسی نمی‌تواند به راحتی ادعا کند که این کتاب را درک کرده است.

انتخاب اسم کتاب

درخصوص اینکه چرا صادق هدایت اسم کتاب خود را بوف کور انتخاب کرده است صحبت‌های بسیاری مطرح شده است.

گفته‌هایی که تنها از روی تصور و یا خیال بوده است. بدین ترتیب هیچ کدام از این گفته‌های دلیل اصلی انتخاب بوف کور نبوده است.

درواقع این اسم با الهام از یکی از رمان‌های فرانتس هلنس برای این کتاب انتخاب شده است.

اسم این رمان ملوزین است.

بخشی از کتاب

در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد، چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند – زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است – ولی افسوس که تأثیر این گونه داروها موقت است و بجای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید.

آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه‌ی روح که در حالت اغماء و برزخ بین خواب و بیداری جلوه می‌کند کسی پی خواهد برد؟ من فقط بشرح یکی از این پیش آمدها می‌پردازم که برای خودم اتفاق افتاده و به‌قدری مرا تکان داده که هرگز فراموش نخواهم کرد و نشان شوم آن تا زنده‌ام، از روز ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی مرا زهرآلود خواهد کرد زهرآلود نوشتم، ولی می‌خواستم بگویم…

نظر بزرگان درباره بوف کور

آندره بروتون، مؤسس جنبش فراواقع‌گرایی در فرانسه،

بوف کور را جزو بیست کتاب شاهکار سدهٔ بیستم میلادی دانسته است.

هنری میلر، نویسندهٔ معاصر آمریکایی، دربارهٔ آن گفته‌ است:

«بوف کور هدایت کتابی است که من آرزو دارم روزی نظیر آن را بنویسم. مانند این داستان در هیچ زبانی ندیده‌ام. آن را واقعاً دوست می‌دارم.»

رنه لالو نیز گفته‌ است:

«در این کتاب اهمیت هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه، در نظر من بسیار صریح جلوه می‌کند».

داریوش مهرجویی می‌گوید:

«بوف کور» به واقع اولین اثر ادبیات مدرن است که در ایران خلق می‌شود. ادامه جریانی که یک قرن و نیم پیش در اروپا شروع شده بود. یعنی ظهور انسان خودآگاه و طرح مسئله «سرنوشت بشری».

ادامه

جلال آل احمد نیز در خصوص بوف کور هدایت گفته‌ است:

سکوتی که در آن دوران حکومت می‌کند، درخودفرورفتگی و انزوایی که ناشی از حکومت سانسور است، نه‌تنها در اوراق انگشت‌شمار مطبوعات رسمی و در سکوت نویسندگان نمودار است، بیش از همه در بوف کور خوانده می‌شود. ترس از گزمه، انزواء، گوشه‌نشینی، عدم اعتقاد به واقعیت‌های فریبنده، به ظاهرسازی‌هایی که به جای واقعیت جا زده می‌شوند، غم غربت (نوستالژی)، انکار حقایق موجود، قناعت به رؤیاها و کابوس‌ها، همه از مشخصات طرز فکر مردمی است که زیر سلطهٔ جاسوس و مفتش (انکیزیتور) و «گپئو» زندگی می‌کنند. وقتی آدم می‌ترسد با دوستش، با زنش، با همکارش و با هر کس دیگر درددل کند و حرف بزند ناچار فقط با سایه خودش می‌تواند حرف بزند. بوف کور گذشته از ارزش هنری آن یک سند اجتماعی است؛ سند محکومیت حکومت زور.

ماشاالله آجودانی،

پژوهشگر مطرح تاریخ و ادبیات مشروطه، بوف کور را شاهکار بی‌مانند ادبیات معاصر فارسی می‌نامد.

یوسف اسحاق‌پور،

استاد تاریخ هنر و تاریخ سینما در دانشگاه پاریس V، بوف کور را شاهکار صادق هدایت می‌داند. وی همچنین این کتاب را «چند سر و گردن» بالاتر از دیگر نوشته‌های هدایت، و به دلیل پیچیدگی، عمق و غنایش متمایز از همهٔ آن‌ها می‌داند.

نجف دریابندری درمورد بوف کور می‌گوید:

منظور من از منحط احتمالاً غیر از آن چیزی است که شما از این کلمه می‌فهمید. منظور من آن چیزی است که به فرانسه هنر یا ادبیات «دکادان» می‌گویند. مثل اشعار سمبولیست‌های آخر قرن گذشته در فرانسه یا از بعضی جهات ـ ولی البته نه از همه جهات ـ مثل اشعار سبک هندی خودمان؛ بنابراین منحط لزوماً به معنای بد یا فاسد یا ناشیانه نیست.

 

اینستاگرام

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *