عصر طلایی هالیوود مربوط به دوران فیلم موزیکال میشود. برای فیلم های موزیکال در آن زمان بودجههای بالا، بهترین کارگردانان و بهترین ستارگان آن دوره را جذب میکردند. پس از فروپاشی سیستم استودیویی در هالیوود و تغییر سلیقهی مخاطبان به سمت آثار رئالیستی، تولیدکنندگان آثار موزیکال بودجهی کمی را برای این فیلمها در نظر میگرفتند. اگرچه هنوز هم فیلمهایی در این ژانر تولید میشود که برای لحظهای ما را به یاد فیلمهای قدیمی میاندازد؛ اما امروزه به طور کلی آثار موزیکال از سوی مخاطبین به عنوانی ژانری مرده یاد میشود.
درواقع بیشتر مخاطبان ترجیح میدهند فیلم های موزیکال قدیمی را دوباره تماشا کنند. بهترین فیلمهای این ژانر با وجود گذشت زمان همچنان لذتبخش و تماشایی هستند.
معرفی 6 فیلم موزیکال
فیلم بانوی زیبای من
این فیلم محصول سال 1964 با کارگردانی جورج کیوکر است. جک وارنر تصمیم داشت برای تولید یک اثر موزیکال به سراغ اثری برود که پیش از آن در صحنه تئاتر به موفقیت دست پیدا کرده بود. او آدری هپبون بزرگترین ستارهی آن زمان هالیوود را برای نقش مقابل رکس هریسون در نظر گرفت. این ترکیب مطابق انتظارش به نتایج بینظیری دست یافت. فیلم موزیکال بانوی زیبای من هشت تندیس اسکار را از آن خود کرد؛ از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد.
این فیلم به جهت موسیقی کمنظیرش حائز اهمیت است. چیزی در ملودیهای گرم و اشعار روان این فیلم وجود دارد که تا مدتها با شما همراه میماند. رکس هریسون به تکنیکهای خوانندگی مسلط است و تجسمی از اشراف زادههای انگلیسی است. آهنگهای نقش آدری هپبورن را مارنی نیکسون اجرا کرده است.
فیلم موزیکال دختران گروه کر
در این فیلم مریلین مونرو اولین نقش برجسته خود را ایفا میکند و با صدایی دلنشین در آن آواز میخواند. این فیلم کمی تکراری است اما به دلیل خط داستانی جذاب، به عنوان یک فیلم موزیکال سرگرم کننده است. مریلین مونرو در این فیلم بینظیر ظاهر میشود و دو ترانهی فوقالعاده اجرا میکند.
فیلم خندهرو
این فیلم در سال 1958 کاندید 4 اسکار شد و توانست توجه منتقدان را نیز به خود جلب کند. این فیلم یک اثر کمدی رمانتیک موزیکل است. بازی قدرتمند و هنرنمایی زیبای آدری هپبورن در این فیلم موزیکال توجه شما به خود جلب میکند البته که به پای نقش آفرینی وی در فیلم بانوی زیبای من نمیرسد. شما میتوانید از این رقصها و موسیقی دلنشین فیلم لذت کافی را ببرید.
فیلم گریس
این فیلم در سال 1978 به کارگردانی رندال کلایسر ساخته شد. فیلم گریس یک کمدی رومانس و رقص و آوازی پر زرق و برق است. این فیلم داستانی پر شور و نشاط مربوط به دنیای نوجوانان را روایت میکند. گریس اقتباسی از نمایشنامهای با همین نام است. این یلم سرشار از لحظههای قدرتمند موزیک و ترانه است و رقصهای جان تراولتا نقطهی عطفی برای فیلم محسوب میشود. همچنین گریس یکی از جاودانهترین فیلم موزیکال سینمای جهان است. باید به این موضوع اشاره داشت که جان تراولتا شهرت خود را با این فیلم به دست آورد.
آقایان مو طلاییها را ترجیح میدهند
هاروارد هاکس کارگردان این فیلم هر کدام از مسیرهای سینمایی را یکبار امتحان کرده است و فیلم موزیکال از این قائده مستثنی نیست. این کارگردان شخصیتهای این فیلم را به شکل عمیقی پرورده است. مرلین مونرو و جین راسل به عنوان یکی از زوجهای فراموش نشدنی تاریخ سینما نیز میدرخشند. در آقایان مو طلاییها را ترجیح میدهند شاهد سکانسهایی درخشان و موزیکال این دو هنرمند خواهیم بود.
فیلم اشک ها و لبخندها
فیلم اشکها و لبخندها جذابیتی جاودانه دارد که کمتر فیلمی از آن برخوردار است. این ششمین فیلم پرفروش تمام تاریخ است. جولی اندروز ستاره بی بدیل فیلم موزیکال در این اثر به ایفای نقش پرداخته است. او علاوه بر صدای دلنشین چهرهاش در قاب تلوزیون دوستداشتنی است. داستان این فیلم برداشتی از کتابیاست که ماریا فون تراپ دربارهی خانواده خود به نگارش درآورده است. فیلم اشک ها و لبخندها دارای ترانهها و موسیقیهای سرزنده و شاد است که مخاطب را به وجد میآورد. این فیلم تا همیشه در لیست بهترین فیلمهای موزیکال نیز باقی خواهد ماند.
هفت عروس برای هفت برادر
فیلم موزیکال هفت عروس برای هفت برادر با الهام از یک افسانه روم باستان در مورد سربازانی که زنان را از قلمروی قیب خود میربایند ساخته شده است.
این افسانه به زنان سابین معروف است. دور از ذهن نیست که چنین داستانی برای این دوره بیرحمانه به نظر برسد.
فیلم به خودی خود زیبا است و فقط صحفهی عریض و طویل سینما است که میتوان گفت عدالت در حق تصاویرش رعایت کند.با وجود لحظات و سکتنسهای تلخ در داستان اما کلیت این فیلم بسیار شاد و سرگرم کننده است. جادوی فرار از دنیای واقعی به خوبی در فیلمهای موزیکال به چشم میخورد.
صحنههای بینظیر این فیلم مثال زدنی است. سکانس رقص در انبار مهارت و کنترل بازیگران را به نمایش میگذارد که ما را شوکه میکند. همچنین تماشای تعادل مردان در حال پریدن بر روی تیرهای چوبی باریک، باعث میشود نتوانید آنچه میبینید را باور کنید. در اواسط فیلم و صحنهی خواستگاری مردان، با رقصی خیرهکننده و بهشدت خلاقانه انجام میشود.
یک آمریکایی در پاریس
اینجا پاریس است؛ این اولین کلماتی است که جین کلی در آغاز فیلم بر روی بناهای معروف شهر ادا میکند. گفتنی است که این جملهاش دروغ است.
فیلم به طرزی عجیب ما را به تصاویر رمانتیک و پرزرق و برقش خیره میکند. وینسنت مینلی پادشاه موزیکال هالیوود بود و این فیلم یکی از بهترین آثار کارنامه هنری وی محسوب میشود.
این اثر یک تجربه جسورانه موفق بود؛ با استفاده از صحنه پردازی و رنگبندی و قاببندیهای خاص همراه با کمدی جذاب و رقصهای لذتبخش و خیرهکننده که همگی بر روی ملودی جورج و ایرا گرشون ساخته شدهاند.
جیم کلی نقش یک عاشق پیشه را به خوبی ایفا میکند و وقتی که زمان رقص فرا میرسد، حرکات پای پیچیده و دشوار را به راحتی اجرا میکند.
همچنین لزلی کارون در اولین تجربه سینمایی خود به خوبی ظاهر میشود، با ایفای نقشی بینظیر و آمادگی جسمانی بسیار خوب.
سکانس معروف ۱۸ دقیقهای رقص باله که بر روی قطعهی تولید ۱۹۲۸ گرشوین ساختهشده، یکی از مهمترین و خیرهکنندهترین لحظات در تاریخ سینمای موزیکال است.
خیابان 42
فیلمی با موضوع پشتصحنهی دنیای نمایش که ماجرای تمرینهای نمایشی در برادوی و بازیگران و دستاندرکارانش را در دوران اوج رکود دنبال میکند.
این اولین کلاسیک بینظیر بازبی برکلی است، همان فیلمی که در آن خودش را پیدا کرد.
خیابان 42 با اقتباس از رمانی فوقالعاده با همین نام نوشته بردفورد روپس ساخته شده است. این فیلم با آن کمدی درام جدی پشتصحنهای خود، به جز بازگرداندن این ژانر به دستهی موفقهای گیشه، اوج قوهی تخیل برکلی را به نمایش میگذارد. او ریتم زندگی شهری را با زیست آهنگ شهوت خودآگاه و ناخودآگاه در هم میآمیزد.
هر کدام از طراحیهای برکلی، مینیدارمی در دل درام، از انرژی جمعی کوبنده و مهیج است.
فیلم موزیکال خیابان ۴۲ نامزد بهترین فیلم اسکار بود و همچنین در فهرست بهترین موزیکالهای مؤسسهی فیلم امریکا در رتبهی سیزدهم قرار دارد. در سال ۱۹۸۰ یک نسخهی نمایشی نیز بر اساس این فیلم در برادوی به روی صحنه رفت و دو جایزهی تونی از جمله جایزهی بهترین موزیکال را کسب کرد.
کلاه سیلندری
فیلمها در این زمان برای تماشاگرانی ساخته میشدند که در حال تجربهی یک رکود بزرگ اقتصادی بودند و هدف اصلی آنها تنها و تنها یک چیز بود؛ شاد کردن مردم.
سینماییها بهدنبال فرار بهمعنای واقعی بودند. از بین تمام ستارگان آن زمان هیچکدام مانند فرد و جینجر قادر به ارائهی این جادو نبودند و هیچ فیلمی بهتر از کلاه سیلندری نیز عمل نکرد.
کمدی رمانتیکهای فرد و جینجر همیشه به فرمولهایی ثابت پایبند بودند؛ تنشهای میان دو شخصیت جای خود را به اشتیاق و علاقه میدهند. شخصیتهای فرعی با ایرادهای کلامیشان باعث سردرگمی میشوند و جنجالهایی بهراه میاندازند.
در نهایت، نوبت را به سکانسهای رقص تماشایی میدهند که فراتر از قدرت کلمات شخصیتها عمل میکنند. کلاه سیلندری اولین فیلم از سری ده فیلمی بود که برای فرد و جینجر ساخته شد و تمام ویژگیهایی که فیلمهای آنها را تماشایی میکند در خود جای داده است.
قطعه به قطعه، رقص پشت سر رقص، شخصیت به شخصیت و خط به خط دیالوگها جادوی باشکوهی میسازند که کلاه سیلندری را به ۱۰۰ دقیقهی تماشایی تبدیل میکند.
کارگردان فیلم، مارک ساندریچ کنترل کاملی بر داستان دارد. او تناسب میان کمدی و رمانس و رقصها را به خوبی کنترل میکند و بهتندی میان آنها حرکت میکند. تماشای این فیلم بسیار لذتبخش است و پس از بیش از ۸۵ سال، هنوز یکی از بهترین فیلمهای موزیکال تولیدشده باقی ماندهاست.
نظرات کاربران