رمان در جستجوی دلتورا با داستانی فانتزی و متشکل از سه مجموعه است. این اثر نوشته امیلی رودا نویسنده استرالیایی است.
داستان این رمان درخصوص سه همسفر است که سرزمین تخیلی به نام دلتورا را به دنبال تکمیل کمربند دلتورا و شکست خادمان ارباب سایه‌های اهریمنی زیر پا می‌گذارند.
اولین نسخه این مجموعه در سال 2000 میلادی در استرالیا به چاپ رسید و درحال حاضر نیز در 30 کشور به فروش می‌رسد.
در فوریه سال 2010 این مجموعه در کل 15 میلیون و در سترالیا 2 میلیون نسخه فروش داشته است.
این سه مجموعه شامل 15 جلد کتاب نیز می‌شوند که 8 کتاب اول در جستجوی دلتورا، 3 جلد بعدی سرزمین سایه های دلتورا و 4 جلد آخر اژدهایان دلتورا نام دارند.
تمامی کتاب‌های این مجموعه در ایران با ترجمه محبوبه نجف خانی و توسط انتشارات بنفشه به چاپ رسیده است.
انیمیشن و بازی کامپوتری در جستجوی دلتورا به ترتیب توسط کشور ژاپن و شرکت نینتندو دی اس نیز ساخته شده است.
در این بخش از ملوبوک به معرفی این رمان جذاب و هیجان‌انگیز پرداخته‌ایم.
کتاب در جستجوی دلتورا
ارباب سایه‌های اهریمنی نقشه کشیده است تا به سرزمین دلتورا حمله کند و مردمانش را به اسارت در آورد. تنها مانع او کمربند جادویی دلتورا است که هفت گوهر با نیروهایی عجیب و مرموز دارد. ارباب سایه‌ها گوهرها را ربوده و در سرتاسر قلمرو پادشاهی، در مکان‌های ترسناک، پنهان می‌کند. با این کار او پیروز می‌شود و دلتورا را به تصرف در می‌آورد.
دلتورا به عنوان یک دنیای فانتزی، سرزمین خارق‌العاده است. این مجموعه از دیدگاه نمادشناسی کتابی بسیار قوی است.
به علاوه، این کتاب یک انتقاد بزرگ به سیاست‌های تاریخی و پیروی کورکورانه از رسم و رسومات دارد. با توجه به این موضوع که این کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است و شاید به اندازه‌ی سرزمین آردا در کتاب‌های تالکین، در جذب همه‌ی گروه‌های سنی موفق عمل نکرده است؛ اما یک اثر ویژه است و نسبت به سن مخاطب خود خوب است که نباید به این موضوع بی‌توجه بود.
درواقع دلتورا ترکیب هزار دنیا است و بسیار هیجان‌انگیز است؛ به واقعیت‌های این دنیا بسیار نزدیک است و بیانگر یک افسانه‌ی قدیمی درخصوص هفت گوهر است که با گسستن کمربند، سرزمین نابود می‌شود. در پایان با به هم پيوستن دوباره‌ی کمربند، سرزمين از سلطه ارباب سایه نجات پيدا مي‌کند و همين امر، این نکته را به نوجوانان گوشزد مي‌کند که از بين رفتن اتحاد ممکن است بلایی جبران نا‌پذیر بر سر یک سرزمین بیارد.
مجموعه اول
در مجموعه اول لیف پسر آهنگری در پایتخت دلتورا در روز تولد 16 سالگی، توسط خانواده برای پیدا کردن هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا به سفری طولانی دور تا دور این سرزمین فرستاده می‌شود. یکی از نگهبانان قدیمی قصر دل به نام باردا نیز در این ماجرا با او همراه می‌شود. در مسیر جنگل‌های سکوت با دختری به نام جاسمین آشنا می‌شوند؛ دختری وحشی با موهای سیاه و بلند و چشمانی به رنگ سبز زمردین.
جاسمین می‌تواند با درخت‌ها ارتباط برقرار کند و دو حیوان همیشه همراه او هستند؛ کلاغی سیاه به نام کری و موجودی خاکستری به نام فیلی.
این سه همسفر باید هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا را پیدا کرده و به کمربند بازگردانند.
هریک از این گوهر یا همان نگین‌ها شامل یاقوت زرد، یاقوت سرخ، سنگ لاجورد، اوپال، لعل بنفش و الماس هستند. هر کدام از این نگین‌ها نیروی ویژه و مخصوص به خود را دارند و در محل‌های مخوفی به نام جنگل‌های سکوت، دریاچه اشک، شهر موش‌ها، شن‌های روان، کوهستان وحشتناک، هزار توی هیولا و در نهایت دره گمشدگان مخفی شده و هیولاهای خطرناکی نگهبان آن‌ها هستند.
مجموعه دوم
لیف، باردا و جاسمین برای آزاد کردن برده‌های ارباب سایه‌ها، سفری را از زیر سرزمین دلتورا آغاز می‌کنند و با قبایل ناشناخته‌ای نیز مواجه می‌شوند.
این قبایل شامل: پلوم، آروان و کراس؛ مردمان سابق سرزمین سایه‌ها کشور زیبایی به نام پیرا بوده‌اند. در زمان‌های دور این سرزمین توسط نیرو و قدرتی جادویی به نام فلوت پیران از نفوذ ارباب سایه‌ها محافظت می‌شد.
سه همسفر از مردم هر یک از این قبایل قصد دارند تا فلوت پیران را که بر اثر جنگ قبایل پیرایی به سه قیمت تقسیم شده را برای مدت کوتاهی به آن‌ها قرض بدهند تا در سرزمین سایه‌ها زمان کافی را برای فرار برده‌های دلتورایی فراهم آورند. آن‌ها در آخرین مقصدشان به سرزمین سایه‌ها نفوذ کرده و با کمک املیس پسر فلوت زن قبیله کرون‌ها موفق می‌شوند برده‌ها را فراری داده و به شهر دل نیز بازگردند.
مجموعه سوم
در این مجموعه سه همسفر قدیمی باری دیگر باید سرزمین دلتورا را نجات دهند. آن هم از دست چهار خواهر که در زمان‌های دور به وسیله خادمان ارباب سایه‌ها در دلتورا جا گذاری شده‌اند.
این چهار خواهر آوازهای سرشار از ناامیدی خود را سالیان سال بر سرزمین دلتورا می‌خواندند که موجب پژمرده شدن غلات و محصولات زراعی و در نهایت قحطی شده است.
به کمک نقشه‌ای پاره شده و ناقص که توسط دران اژدها دوست بزرگترین کاشف دلتورا کشیده شده است. لیف، باردا و جاسمین باید این چهار خواهر را پیدا و نابود کنند و این کار تنها با کمک موجودات کهن دلتورا یعنی اژدهایان انجام می‌پذیرد. گفتنی است که اژدهایان هم مانند گوهرهای کمربند دلتورا هفت قبیله هستند و هرکدام نیز دارای منطقه‌ای هستند. زمانی که هر خواهر و محافظش از بین بروند، تکه بعدی نقشه نمایان می‌شود؛ و همسفران در آخر متوجه می‌شوند که این چهار خواهر در شمالی‌ترین، جنوبی‌ترین، شرقی‌ترین و غربی‌ترین نقطه دلتورا پنهان شده و این موضوع را جوزف پیش از مرگش سعی می‌کند به لیف بگوید اما نمی‌تواند.
شخصت اصلی
در ابتدای داستان لیف پسر آهنگری است که در پایتخت سرزمین دلتورا بیشتر وقت خود را صرف دویدن در کوچه پس کوچه‌های شهر دل می‌کند.
او در روز تولد شانزده سالگی، شهر دل را برای جستجوی گوهرهای کمربند دلتورا ترک می‌کند تا وارث حقیقی آدین را پیدا کند و کمربند کامل شده را به کمر او ببندد.
لیف در انتهای مجموعه اول نه تنها شجاع تر و قوی‌تر می‌شود بلکه دانایی و بردباریش نیز افزایش می‌یابد. او بسیار با جرئت و قابل اعتماد همسفران خود است. در طول سفرش برای پیدا کردن گوهرها چندین بار تصمیم گرفت تا جستجوی خود را نیمه کاره رها کند، اما فکر عذاب و زجر کشیدن دوستان و اهالی سرزمین دلتورا او را وادار به اتمام جستجو کرد و در نهایت مشخص شد که او وارث آدین بوده است. در مجموعه دوم نیز در حالی که همسفران با عدم اعتماد دست و پنجه نرم می‌کنند، لیف و دوستانش برای نجات برده‌های دلتورایی از سرزمین سایه‌ها نقشه می‌کشند.
مجموعه بعدی، لیف و همسفرانش باید اژدهایان را از خواب عمیق و جادویی بیدار کنند تا به لیف کمک کنند خواهرهای شمال، جنوب، شرق و غرب را پیدا و نابود کند. در کتاب هشتم گفته شده که موهای لیف تیره است؛ و در کتاب جزیره مردگان، او هجده سالش است. در طول مجموعه دوم، احساس لیف و جاسمین به یکدیگر بیشتر می‌شود و لیف در آخر مجموعه دوم جاسمین را عشق واقعی می‌خواند. جلد آخر، آن دو با یکدیگر ازدواج می‌کنند و صاحب دختری به نام آنا و پسران دوقلویی به نام جارد و اندون می‌شوند.
معرفی نویسنده
جنیفر رو، معروف به امیلی رودا در سال 1948 در نیوساوات ولز استرالیا متولد شد. وی در سال 1973 در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه سیدنی فارغ التحصیل شد و پیش از آن که به نویسندگی برای کودکان و نوجوانان روی آورد، همزمان در موسسه‌ای انتشاراتی و مجله زنان ویراستار بود.
او اولین کتاب خود را به طور ناشناس و با نام مستعار امیلی رودا که نام زمان دوشیزگی مادر بزرگش بود، به همان موسسه انتشاراتی فرستاد که در آن کار می‌کرد. کتاب پذیرفته و چاپ شد. در سال 1985 جایزه شورای کتاب کودک استرالیا را کسب کرد. از آن به بعد، او با همین نام مستعار، نوشتن برای کودکان و نوجوانان را ادامه داده و بارها برنده جوایز متعددی شده است.
این نویسنده با نام اصلی خود، کتاب‌هایی برای بزرگسالان نیز نوشته است که می‌توان به چند عنوان اشاره کرد Something Wicked , Grim Pickings , Death In Store
البته گفتنی است که کتاب‌های بزرگسالان وی، تاکنون به فارسی ترجمه نشده است. همچنین جنیفر رو فیلمنامه فیلم Murder Call را در کارنامه هنری خود دارد.
بخشی از کتاب
نفس لیف بند آمد. از لای چرم، زنجیر فولادی زیبایی لغزید و بیرون آمد که هفت قاب بزرگ به آن متصل بود. حتی با وجود سادگی و نداشتن هیچ زیوری، هنوز زیباترین چیزی بود که او به عمرش دیده بود. خیلی دلش می‌خواست آن را لمس کند. با اشتیاق، دست پیش برد. پدر در حالی که کمربند را به او می‌داد، گفت: «قبل از آنکه پنهانش کنم، تعمیرش کردم تا بار دیگر پذیرای گوهرها باشد. اما مسلما چنان به اصل و نسب آدین مرتبط است که اگر وارثی وجود نداشت، از هم متلاشی می‌شد. همان طور که می‌بینی، هنوز هم یکپارچه است. پس می‌توانی مطمئن باشی که وارثش زنده است.
در آخر
در مجموع، این مجموعه داستانی دارای قصه‌ای شیرین و ماجراهای جذاب و همچنین ترجمه‌ای قابل فهم و مطابق با معماهایی در داستان است. قطعا برای نوجوانانی که به این سبک داستان‌ها علاقه‌مند هستند بسیار جذاب خواهد بود. این کتاب‌ها حتی می‌توانند بزرگسالان را نیز به خود جذب کند و لحظاتی آنان را به دوران کودکی و سرزمین خیال‌ها ببرد.
نظرات کاربران