شاید این اتفاق برای شما هم افتاده باشد که گاهی احساس کنید اگر به نقطه پایان زندگی خود برسید، دست شما خالی است و چیزی از سرگذشت خود نیز به خاطر ندارید.
طبق گفته آقای جان بیشاپ، انگار که زندگی خود را به فنا دادهاید.
به فنا رفتن زندگی اتفاقی است که میتوان گفت ترس درونی مشترک تمام انسانها است. اگر شما تصمیم دارید خودتان را محک بزنید و ببینید زندگی شما در چه مسیری قرار دارد؛ میتوانید به کمک کتاب خودت را به فنا نده، سفری کوتاه را تجربه کنید.
در این بخش از ملوبوک به معرفی کتاب خودت را به فنا نده پرداختهایم.
موضوع کتاب
کتاب خودت را به فنا نده با عنوان اصلی unf*k yourself یکی از محبوبترین کتابها در حوزهی خودشناسی در طی سالهای اخیر است.
این کتاب برای نخستینبار در سال 2017 منتشر شد و سر و صدای بسیاری به پا کرد. کتاب خودت را به فنا نده رو یکی از اساسیترین مشکلات انسانها با خود، یعنی self talk یا در به زبان فارسی خودگویی تمرکز کرده است.
درواقع موضوعی که سبب میشود علیرغم تلاش در تمام روز از خود ناراضی باشیم و با قضاوتهای درونی خود را آزار دهیم. جان گری بیشاپ نویسنده کتاب یک حرف مشخص دارد؛ دست از سر خودت بردار.
اگر دست از سر خود برداریم و آزار دادن خود را متوقف کنیم بسیاری از اضطراب و قضاوتهای درونی ما هم متوقف خواهند شد و همه چیز سامان خواهد گرفت.
گری جان بیشاپ در این کتاب یادآوری کرده است؛ شما معجزهای از جان هستی و راه حلهایی را پیش روی شما قرار میدهد تا فشار روانی روی خود را کاهش دهید.
او معتقد است که بزرگترین مانعی که بر سر راه موفقیت بسیاری از افراد وجود دارد؛ نه شرایط و محدودیتها و نه افراد دیگر هستند بلکه تنها خود انسانها در مسیر پیشرفت و تعالی خودشان ایستادهاند.
در حقیقت گری جان بیشاپ معتقد است برای اجرای دستور، به بهترین نسخه خودت تبدیل شو؛ ابتدا لازم است از خودگوییهای منفی و قضاوتهای درونی دست بردارید.
بیخیال سرزنش کردن خود بشوید و با استفاده از تکیه بر تواناییهای خودتان با اعتماد به نفش در این مسیر پیش روید.
درباره کتاب خودت را به فنا نده
کتاب خودت را به فنا نده از 9 فصل تشکیل شده است که در ابتدای فصل اول با این جمله روبه رو میشویم: این کتاب، سیلیِ دنیاست تا بیدار شوی و تواناییهایت را کشف کنی، خودت را به فنا ندهی و بهترین خودت در زندگی باشی.
به طور کلی کتاب خودت را به فنا نده برای کسانی نوشته شده است که درگیریهای درونیهای بسیاری با خود دارند.
همه ما در طول روز بیشتر از هر کسی با خود به صحبت میپردازیم؛ نویسنده در این کتاب تلاش کرده است مسیر این گفت و گوها به سمتی هدایت شود که درنهایت منجر به موفقیت شود.
این 9 فصل عبارتند از:
- شروع کار
- بینهایت مشتاقم
- برای پیروزی بیتابم
- از پسش برمیآیم
- از تردید استقبال میکنم
- حاصل افکارم نیستم بلکه نتیجه اعمالم هستم
- مصمم هستم
- منتظر اتفاق خاصی نیستم و هر اتفاقی را میپذیرم
- قدم بعدی چیست؟
اگر مسیر تکامل و سیر شکلگیری کتابهای انگیزشی و خودشناسی را دنبال کنیم به وضوح به این موضوع پی میبریم که کتابهای جدید تکرار همان مطالب قدیمی هستند که صرفا عنوان کتاب عوض شده است.
کتاب خودت را به فنا نده نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ شاید برتری این کتاب خلاصهوار بودن آن باشد.
گری جان بیشاپ پیشنهادها و نکات خود را با زبانی ساده در این کتاب بیان کرده است؛ از خواننده میخواهد خودش را دست بالا نگیرد.
نویسنده بر این باور است که همه در زندگی مشکلات خاص خودمان را داریم و زندگی تقریبا هیچ وقت آنطور که ما در نظر داریم پیش نخواهد رفت؛ بدین ترتیب ما هر طور که زندگی کنیم برندهایم و نباید بابت شرایطی که داریم به خودمان سخت بگیریم.
درباره نویسنده
گری جان بیشاپ در سال 1977 متولد شد و در دستهی معلمهای انگیزشی عصر جدید قرار میگیرد.
معلمهای انگیزشی رویکردهای متفاوتی نسبت به نسل قبلی خود دارند و بیشتر از آن ه بر روی همیشه موفق بود، شاد بودن و تفکر مثبت متمرکز شوند روی پذیرش خود، کار کردن و نقطه ضعفها و تقویت نقاط قوت تمرکز میکنند و تلاششان بر این است که افراد بیشتر با خودشان مهربان باشند.
گری جان بیشاپ فلسفه خاص خودش را دارد. او از آموزههای مختلفی از زمان سقراط تا هیدگر و متخران استفاده کرده است تا راه و روش خودش را پیدا کند.
جان بیشاپ در سال 1997 به آمریکا مهاجرت کرد تا در این کشور فعالیت خود را ادامه دهد. او در آمریکا توانست از شرکتهایی که در حوزهی توسعه فردی کار میکردند کار کند، او سخنرانیها و رویدادهای بسیاری را برگزار کرده است و در آمریکا مشهور شده است.
او علاوه بر کتاب خودت را به فنا نده، کتابهای گند زدن بس است و انجامش بده را نوشته است که هر به زبان فارسی ترجمه شده است.
این کتاب برای چه افرادی مناسب است؟
بسیاری از افراد کتاب خودت را به فنا نده را به یک سیلی تشبیه کرده اند. این سیلی محکم به شما یادآوری میکند که یکبار دیگر به دور و اطراف نگاهی داشته باشید تا مطمئن شوید مثل یک همستر بر روی یک چرخ گیر نیفتادهاید و درجا نمیزنید.
کتاب خودت را به فنا نده نوعی ترمز است. باید خودگوییها را تمام کن، سر خودت غر نزن، آرام باش، تمام افکار منفی را کنار بگذارف برای خودت بجنگ و به بهترین خودت تبدیل شو. برای این کار به کمک نیاز داریم و خودت را به فنا نده پر از راه حلهایی است که میتواند برای مخاطب خود کمک کننده باشد.
کتاب خودت را به فنا نده را مطالعه کنید و به همهی آنهایی که فکر میکنید با خودشان مهربان نیستند هدیه دهید.
کتاب خودت را به فنا نده به کسانی اختصاص دارد که آن خودگوییهای بیحاصل را تجربه کردهاند. جریان بیپایان شک و بهانه، زندگی روزمره را به گند میکشد.
درواقع کتاب خودت را به فنا نده ما را ملزم به تفکر خواهد کرد تا زبان و احساساتت را در حالتی هوشیارانه و با آگاهی به زندگی روزمره مرتبط کنیم. زمانی که ارتباط جادویی میان طرز حرف زدن و چگونگی اندیشیدن را پیدا کردیم، تصویر کاملی از زندگی را بررسی خواهیم کرد که به ما عرضه کردهاند.
بخشی از کتاب
«تا حالا دقت کرده بودی وقتی کاملا در چیزی غرق میشوی، تمام مشکلات یا خودگوییهای ذهنی منفیات ناپدید میشوند؟ وقتی به طوری کاملا حقیقی و شناختی درگیر انجام فعالیت یا تمرینی میشوی، آن بگومگوهای درونی ساکت و ساکتتر میشوند. گلفبازها، تنیسورها، متفکران، بافندگان، موزیسنها، هنرمندان و دوندگانی که بین ما حضور دارند، دقیقا میدانند که من چه میگویم.
ورزشکاران این را «تمرکز خیلی بالا» مینامند، و خبر خوب این است که تو میتوانی با «تمرکز خیلی بالا» عملکرد بهتری نیز داشته باشی! وقتی میتوانی تمرکزت را روی کاری که در حال انجامش هستی، جمع کنی، سرانجام هوش و آگاهیات شروع به ایده پردازی میکند. هربار که این کار را انجام دهی، تجربهای از اعتماد به نفس، و اعتمادبه خود را شکل میدهی. تمام اینها در بلند مدت روی چگونه فکر کردنت، تاثیر خواهد گذاشت.
ادامه
ما دائماً به خودمان رشوه میدهیم. ما انواع و اقسام بهانه را در دسترس داریم که به خودمان بگوییم: «نمیتوانیم.»
نمیتوانم، نمیتوانم، نمیتوانم؛ اما بدان که میتوانی. اینها همه بهانه است. تو همۀ اقدامات مهم را به خودت وعده و وعید میدهی، و با فهرست بلند بالایی از دلایل، از انجام آنها طفره میروی و تنها چیزی که پس از آن نصیبت میشود این است که تبدیل به یک آدم چرندگو میشوی.
با این کار، تو بدتر از هرکس دیگری به خودت خیانت میکنی!تنها تفاوت تو و دیگرانی که همان زندگی رؤیایی تو را دارند این است که آنها عزم خود را جزم کردهاند و وارد عمل شدهاند. آنها آن زندگی را ساختهاند و آن را زندگی کردهاند.
آنها باهوشتر، آگاهتر، قویتر یا هرچیز دیگری نبودهاند؛ آنها چیزی بیشتر از تو در اختیار نداشتهاند. تنها تفاوت این است که مردم موفق منتظر نمیمانند. آنها منتظر آن لحظه و حس خوب نمیمانند. منتظر الهام غیبی یا امداد آسمانی نمیمانند تا به جلو هلشان دهد. آنها بلند میشوند و به جلو قدم برمیدارند. حتی قبل از اینکه احساس کنند که آمادۀ شکستاند. آنها با هواپیمایی پرواز میکنند که درحال ساختنش هستند. حتی اگر در آسمان از هم متلاشی شود، قطعاتش را دوباره به یکدیگر وصل میکنند و دوباره تلاش میکنند.
به شرایط درونیات اشاره نکن. این هم بهانهای بیش نیست که برای خودت میآوری تا از ریسکهای زندگی خود را دور نگه داری. مشکل اینجاست که زندگی دقیقاً همان مکانها و زمانهای ریسکپذیر است! بقیه، فقط زنده بودن است.
نظرات کاربران