نویسنده روسی لئو تولستوی رمان های تحسین شده جنگ و صلح ، آناکارنینا و مرگ ایوان ایلیچ را در کارنامه خود دارد در میان نویسندگان برتر جهان قرار گرفته است.
شخصیت اصلی کتاب آناکارنینا زنی است به نام آنا که تنها نمونه یک زن درخشان از زنانگی نیست. بلکه او زنی است که سرشت اخلاقیاش کامل و محکم است.
در این بخش از ملوبوک به معرفی این رمان پرطرفدار پرداختهایم.
داستان رمان آناکارنینا
این اثر از بسیاری جهات نیز یک رمان قابل توجه است. رمان تولستوی داستان موازی دو شخصیت است. آنا کارنینا شخصیت اول، یک زن زیبا از طبقه اشراف است که زندگیاش به طرز غمانگیزی به پایان میرسد و نفر دوم، مالکی به نام کنستانتین لوین است که دغدغههای او درباره کشاورزی، اخلاقیات و نجابت و آنچه که قرار است بر سر روسیه بیاید، در اصل بازتاب دهنده تفکرات و نظرات خود نویسنده است. این رمان، داستان پوسیدگی است که در قلب این جامعه نیز رخ میدهد.
داستان کتاب با یک خیانت آغاز میشود. شاهزاده آبلونسکی، برادر آنا و همسر دالی، با معلم فرانسوی بچههای خود به طور مخفیانهای وارد رابطه شده است. برادر آنا از او میخواهد که واسطه شده و مانع به پایان رسیدن ازدواج او و دالی شود. به همین جهت سفر آنا با قطار از سن پترزبورگ تا مسکو سبب آشنایی با افسر نظامی به نام کنت ورونسکی میشود، شخصی که بعدا به اولین عشق آنا تبدیل میشود.
درباره کتاب
رمان آنا کارنینا یک داستان حماسی درباره مرگ یک کشور و مرگ یک فرهنگ است. در آن زمان شاهزادهای که در هر صورت مورد تحسین خدمتکاران خود قرار میگرفتند، زبان خود را مسخره میکردند، با یکدیگر به فرانسوی صحبت میکردند و برای بچههای خود معلم زبانهای خارجی میگرفتند.
تولستوی در ادبیات و حتی زندگی به دنبال این بود که راهی برای مقابله با این فروپاشی نیز پیدا کند. وی تنها تا حدودی موفق شد و به یک هنجارشکن مسیحی تبدیل شد که شروع به انتقاد از جامعه روسیه کرد.
نظرات کاربران